فرشتگان آرواره آهنین
من چند سالی است زهرا را میشناسم، اولین کار مشترکمان پُر از شگفتی این بود که چطور این زن را پیش از این ندیده باشم؟ زهرا یک پژوهشگرِ میدانیِ زبده، یک تحلیلگرِ متواضع و از همه مهمتر یک روحِ جستجوگر است...
من یک مهندسِ جامعهشناسی خوانده هستم که سالها در دانشگاههای علوم انسانی وقتی دانشجوی دوره ارشد و دکتری بودم، غیرمرتبط خوانده شدهام. حالا خودم را جامعهشناسی میدانم که پسزمینهای از مهندسی دارد. پژوهشگرم و متمرکز بر دو حوزه زنان و شهر. در زندگیم از تنوع در کارها و تجربهکردنِ محیطها و موقعیتهای مختلف نترسیدهام. ساکن ایران هستم، زاده اصفهان و ساکن تهران. در شهر متمرکز بر آینده شهرها با استفاده از مفاهیم نوآوریِ باز و نوآوری اجتماعی هستم و در حوزه زنان و پیوند آن با شهر متمرکز بر زندگی روزانه.
مادر مجرد هستم و علاقمند به بازی و برنامهنویسی
اینجا یادداشتهای روزانهام را مینویسم از زندگی و جامعه، فیلمهایی که دیدهام، کتابهایی که خواندهام و تجربههایی ارزش نوشتن دارند...
من چند سالی است زهرا را میشناسم، اولین کار مشترکمان پُر از شگفتی این بود که چطور این زن را پیش از این ندیده باشم؟ زهرا یک پژوهشگرِ میدانیِ زبده، یک تحلیلگرِ متواضع و از همه مهمتر یک روحِ جستجوگر است...
از آبان ۱۴۰۰ تقریباً برایم مسلم بود که باید کارم را عوض کنم. چند سال در شهرداری تهران در دبیرخانه ستاد جلب مشارکتهای محلهای کار کردم، محدود فعالیت کوچکی داشتم که بهنظرم دیگر قادر نبودم به شکل قابل دفاعی (برای خودم) فعالیتم را ادامه بدهم یا درواقع بهنظرم رویکردم و کاری که بلد بودم دیگر جایی نداشتند...
زنی سرخوش، امیدوار و پُرکار. زنی بازیگوش، مسلط و زیادهخواه. زنی که من نمیشناسم و نمیتوانم بین او و امروز خودم نسبتی برقرار کنم. بین آنچه او نوشته و آنچه در سال ۹۸ بر من رفت...
اینجا از پروژههایی مینویسم که در طول این سالها به عناوین مختلف در آن مشارکت داشتهام، پروژهها اغلب در حوزه زنان و شهر هستند
زمانی که سال ۱۳۹۷ کارم را در ستاد مدیریتِ محله آغاز کردم حتی اطلاعاتِ آماری درستی از سراهای محله وجود نداشت. معلوم نبود املاک تحت نامِ سراهای محله در اختیارِ کیست؟ هنوز وجود دارد یا نه؟ چند متر است؟ مناسبسازی شده است یا خیر؟ چند نفر در هر سرای محله کار میکنند و صداها سوال بیجواب دیگر.
امنیت اجتماعی در کنار امنیت فردی یکی از مهمترین نیازهای انسانی است که در محیطی اجتماعی زندگی میکند. امروزه ترکیب جمعیت شهری و روستایی به گونهای است که بیشتر ساکنین ایران در شهرها زندگی میکنند. شهرها سکونتگاههایی متفاوت از روستاها هستند، با نیازها، ضرورتها و فضای کالبدی متفاوت. حال سوال اینجاست که در کلان شهری مانند تهران که پیوندهای سنتی میان ساکنان به اَشکال پیشین موجود نیست، امنیت اجتماعی از کجا و چگونه تامین میشود و تحت تاثیر چه عواملی است؟
این پروژه در پاییز سال ۱۳۹۲ برای مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران انجام شده است. اگر در کار خود از یافتههای این پژوهش استفاده کردید به این ترتیب به آن ارجاع بدهید (APA): آزاد، نفیسه و توکلی، عبدالحسین(۱۳۹۲). «جنیست و شهر؛ مرور نظاممند تحقیقات انجامشده در موضوع جنسیت و شهری در ایران»؛ مرکز مطالعات… ادامه خواندن جنسیت و شهر
اینجا مقالههایی را گذاشتهام که این سالها در روزنامهها یا مجلات علمی-پژوهشی منتشر کردهام
غلب ما اصطلاح کارهای زنانه و کارهای مردانه را شنیدهایم. اینکه فلان شغل یا رشته یا حرفه مردانه یا زنانه است. مارگارت مید معتقد بود که تقسیم کار جنسیتی طبیعی است، او تقسیم بندیهای زنانه و مردانه را به نقشهای تولید مثلی متفاوت مردان و زنان و به تفاوتهای نیروی جسمانی بین دو جنس نسبت میداد. همانطور که بسیاری، همین امروز در جامعه ما اینطور فکر میکنند. اما ایدهای که بعد از مید در میان متفکران اجتماعی پاگرفت این بود که یک نقش اجتماعی صرفاً بهویژگیهای روانی مبتنی بر جنس (زن/مرد) مربوط نیست بلکه بسیار فراتر از آن مربوط است به موقعیتِ اجتماعی فرد، همان موقعیتی که جایگاه فرد را در نظام تقسیم کار نیز مشخص میکند.
. نگاهی به فعل و انفعلات شهری در سالهای گذشته نشان میدهد که این کنشها در مقاطعی فوران کرده و ناگهان تبدیل به طوفان شده است، گیریم نهچندان مطلوب یا محبوبِ آنچه ما از کنش جمعی در ذهن داریم. پیشرَوی فضاییِ گروههایِ فرودست، تغییرات سبکزندگی که حتی با وجود راندهشدن خود را کم و بیش در فضای عمومی ظاهر کرده و سهم خود را از فضا میگیرند، گروههای اجتماعیِ طردشدهای که بهواسطه مجراهای ارتباطی جدید به حرف میآیند و دهها جریان کوچک و متفاوتِ دیگری که زیر پوست شهر حیات دارند و گرچه از متن رانده شدهاند در حاشیه خود را باز مییابند.
مثل اینکه زیر پوسته شهری که «انفعال» از سر و رویش میبارد، شهری نامرئی رفته رفته شکل میگیرد که شاید هیچکس حتی خودِ ساکنان ندانند که چه زمان و به چه شکلی، پوسته را میشکافد و سربرمیآورد